شيخي را گفتند : يا شيخ !! مدتي است که در شهر خشتكي بر نسوان رايج گرديده كه بدان ساپورت گويندو دخدران بسياري اين البسه بر تن ميکنند. در مذمتِ خشتكِ ساپورت چيزي بگوييد تا دخدران از پوشيدنش صرف نظر نمايند..!
شيخ خُروشيد و گفت: خاموش ابلهان !!!
که ساپورت را فايده بسيار است و من در مذمتش هيچ نگويم ..!
گفتند: يا شيخ ! فايده اش چيست؟؟؟؟
شيخ گفت: چو نسوان ساپورت پوشند، پسرها سر به زير گردند و پايين را بنگرند. چو پايين را بنگرند هم از گزندِ تيرشيطان در امان مانند هم از شرِ چاله!
مريدان چو اين بشنفتند سر در گريبان كرده و بي سرو صدا ليكن بِديو بديو كنان، به سطح شهر رفته و با دقتي مضاعف دآفاي ساپورت پوش ديد بزدي ..!
این سامان گلریزِ تمام تفکرات من در مورد غذا رو بهم ریخته
نزدیک بود امروز تو آبگوشت هم دَنـــِـــت بریزم بُخورم .
یکی ازفانتزیام ابنه که وقتی اردلان تمجید به طرف مقابلش میگه بگو خب،طرفم بگه خب!
والا ملتو اسکل کردن :|
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ 1ﺳﺘـﺎﺭﻩ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ
ﮐـﺮﺩﻡ ﺗﻮ
ﺁﺳﻤـﻮﻥُ ﻣﯿﮕﻔﺘـﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﻨﻪ..
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿــﺪﻡ ﭼﺮﺍﻍ ﺩﮐﻞ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺗﻪ
ﮐﻤــﺮﻡ
ﺷﮑﺴﺖ.... :|